tanhai paizi

tanhai paizi

tanhai paizi

tanhai paizi

امروز داغون ترین ادم روی زمینم..قطعا دیگ نمیکشم افسردگی کل وجودمو گرفته...کاش هیجوقت پی ام نمیداد..بد ی مدت فراموش میشد الان حس میکنم تا اخر عمر باید تو درد دلتنگیش بسوزم....خدایا کاش کمک کنی کاش برش گردونی خدااایاا ببین منو ک داغوون ترینم

دلم یک دنیا میخوادش فقط فقط اونو...اما افسووس ک از گذشته دورم..

اینک میگن لیاقتتو نداش وگرنه بی دلیل نمیرف بنظرم مسخره ترین حرف دنیاس..چجوری حال ی ادم داغون با این حرفا خوب میشه ی نوع خود گول زنیه..کاش حداقل ی نفر بود ک درک میکرد ک تو بدترین شرایطم ک باید خودم کم کم خوب بشم... ک سخته این دلتنگیه بی وقفه..ک حس میکنم خدا تو کمترین فاصله ازم هستو منتظر کمکیم از طرفش...ک فقط امیدم ب خودشو ک خوبشم ن بندش..

3 هفته از رفتنش نبودنش ندیدنش میگذره..هنوز حقم نیس بدونم ک چرا؟ دلم براش عجیب تنگه..میزنم ب اون راه اصن ب این فکر نمیکنم ک بی دلیل گذاش رف..سعی میکنم ب دلتنگیام میدون ندم

هوزم تو شوک رفتن بی دلیل و بی قاعدشم..ک چجوری بدترین بهونرو جور کردو تنهام گذاشت تو دنیایی پر از سوال....ن میفهمم ن این روزارو ن تقدیری ک توشون هست..گم شدم توروزای بی دلیل و بی قاعده تو روزای بی سعید..روزایی ک ملوم نیس تهشون کجاس..نمیدونم حال این روزای تنهایی منو کی میفهمه فقط از خدا میخوام ک تموم شه ک ملوم شه هر قسمتی ک تو این روزا گم شده...نمیگم منتطر برگشتنش نیستم..ولی در کمال نا امیدی ب برگشتنش فکرمیکنم..این رفتن بی دلیل برگشتی نداره...تقدیرو الان نمیفهمم شاید خیلی بگذره ک بفهمم...از این حال خرابم میترسم ک شاید زمان ببره تا خوب شم..شایان رفت جاش سعید اومد و خدا بهم فهموند ک سعید بهتر از شایانه حالا سعید بی دلیل و منطق رفت تا چی بهم ثابت بشه؟تا کی بیاد جاش؟؟تا بکجا برسم؟ ن قطعا اینجا ته خط نیس..ولی ته حال خراب منه...ب درجه نابودی رسیدم خدایا خودت میدونی تهش چیه..بد از هر سختی اسانیست...


شبه نیمه شعبانه و حال من داغوون..هم جسمی هم روحی..الرژی کل وجودمو گرفته با افسردگی ماهانه قاطی شده افتضاحی شده..پس فردا امتحان فیزیک داریم ساعت 10 شبه و من هیییچ...سعید چی فکر میکنه راجب ی دختر کسخل دیوونه...از کجا میخواد بفمه ماهانست...چجوری باید بفهمه من ردی نیسم...نمیدونم هیچی نمیدونم این رابطه سرو تهش ملوم نیس دوتا ادم مغرور ب چ درد هم میخورن ک هیچکدومشون نمیتونه رو بده ب اون یکی .امیدی ندارم...راسی حدیث امشبو چجوری سر میکنه؟ فردا شبوشبای بدو..؟؟؟؟هییییچچچییی نمیدوونم کل امیدمو تو دو روز باختم زندگی نمیکنم افسردم افسرردگییی داره خفم میکنه یا حسین بدادم برس..امشب باید تا صب بیدار بمونم تموم کنم حفذیاشو...