عشق من کاش ندیده بودمت تا با تنهایی گلاویز نشم... 

حتی تو شاد ترین لحظه ها هیچکی اندازه من غمگین نیست

بین ما سنگ ترین دیواره اما عاقبت فرو میریزه

کاش مهرت بدلم نمینشست تا که مبتلای پاییز نشم

کاش کنارم بودی تا ببینی که دارم بخاطرت با گذشته ی خودم میجنگم.... محسن چاووشی

باید تکلیف دلمو معلوم کنم تکلیف داستان سعیدو داستان الاهرو... باید یکاری کنم... باید تکلیف کل زندگیم معلوم شه.... دیگ غصه بسه... دیگ غم و تاریکی بسه... بی صبرانه منتظرم منتظر خودم

بی رحم ترین شب یعنی امشب. ...فقط میدونم خیلی حرفای زهرا روم اثر گذاشتو ارومم کرد بد از دیدن اون صحنه.... اما خستم قطعا خسته تر از اونم  ک بخوام بیشتر ازین خودمو درگیر کامنت سعید زیر پست اون دختره کنم.... ب جههنم.. هر منظوری داشته بدرک.. .من بلخره یکاری برای دل خودم میکنم... باید بجنبم برای حال بدم برای اینک دیگ غصه نخورم... یا میرم سراغش یا فراموشش میکنم تا وقتی برگردم تهران باید صبر کنم... باید خودم خودمو خلاص کنم... از شر الاهه ها ....از شر همه ی این حسرتایی که تو این ١ سال خوردم. باید تمومش کنم.... برای دل خودم باید بسش کنم.... باید عزمی جزم کنم... تا قبل ازینکه کاملا نمردم. 

میرم بازم بدون تو میرم... حس میکنم دیگ کم کم دارم میمیرم ...از دوری از دلتنگی... ازینک خدا قصد نداره حالمو خوب کنه.. خسته شدم از بدبختیو ناراحتی و دل گیر بی ثمرم... خسته شدم از کل زندگیو داستاناش... حالم بدتر ازین نمیشه.... دلم یه خواب طولانی میخواد.... دلم بچگیمو میخواد... دلم مرگ میخواد.... من بدون تو دلم مرگ میخواهد..... بریدم...