کاش خواب به چشام بیاد... فکرتو نمیزاره بخوابم لنتی فکرت روزو شبو دیگ ازم گرفته... فکر اینک ردم میکنی یا برمیگردی... اخرم دارم مجبور میشم غرورمو بزارم کنار بخاطرت... عزیزم وااقن عاشقترینتم... از کی یادم نمیاد... چراشو نمیدونم... ولی, هیچی نمیتونه جلومو بگیره....اصن میخوام برگردم تا مواظبت باشم... تا نزارم پا ب پای دوستات تو لجن بری... کاش اونقد برات مهم باشم ک ب حرفم گوش بدی... عزیزم دیگ باید بدونی ک حست ب من چیه... لجبازیو بزار کنار... بیا برای اخرین بارو ابدی مال هم بشیم... بیشتر ازینک بخوامت نگرانتم... نگران ادمای لجن اطرافت... حیفی, تو خوبیتو از دست نده... عشق اخرم...
دلگیرم.... شب تاسوعاست یا حسین بشنو منو... روم نمیشه صدات کنم بخدا... کاش دل اشوبم اروم بگیره... کاش امیدو هیچوقت نبینم دیگ... کاش سعید از دلم بره... کاش یه ادم خوب بیاد تو زندگیم جای همه اینارو بگیره... کاش بتونم یه تصمیم درست بگیرم... خدایا خستم دستمو بگیر...
التماس دعا
شب چهارم محرم....
غمگینم خیلی... روم نمیشه از امام حسین بخوام ک ناراحتیمو رفع کنه ...حتی از خدا نمیتونم خواهش کنم که کمکم کنه...
لابلای عزای حسین دل منم عزاداره....
باید فراموش کنم همه چیزو ١سال حال بد بی ثمرمو... سعیدو سعیدو سعیدو... نمیتونم نمیتونم غرورمو بزارم پای کسیک دوسم نداره... نمیدونم ولی ی حسیه ته وجودم که داد میزنه سعید دوست نداره... خیلی چیزا نشون میده که دوسم نداره... بزار بره با کسیک دوس داره... بزار بمونم تو غم خودم با سیگار سیگار سیگار.. بزار بمونم لابلای دوس نداشته شدنام... دومین عشق ١ طرفرو تجربه کردم... اون از امیدم اره قاطعانه میگم امیدم... امید قلبم.... شاه قلبم... ک هنوزم میبینمشو میبینم ک الکی الکی ازم متنفره اره هنوزم.... هنوزم متنفره ...اینم از سعید قصه هام... ک هیچوقت خیالاتم راجبش ب واقعیت تبدیل نشد.. که نسبت بهم بی احساس, ترینه احتمالا... باید, فراموش کنم همه ی اینارو... بدرک ١سال حال بدمو ازین ب بدش بجهنم همه ی غصه خوردن ام... نمیخوام عزاب بکشم وقتی دختر پسرا دست همو گرفتنو این محرمم با همن حداقل کاش, این عزابا تموم شن... خستم از این همه مهم نبودن.. یا حسین...